در بخشی از این داستان،آرتور هستینگز همسر آینده خود یعنی دالسی دویین را برای اولین بار میبیند"
خلاصه داستان :
داستان درباره قتل موسیو رونالد یکی از ثروتمندان فرانسوی-کانادایی که جسدش در بانکایر پیداشده، است که قبل از مرگش از پوآرو درخواست میکند تا برای گفت مسئلهای به او به فرانسه بیایید بعد از آن پلیس به پسر وی که روز قتل با دعوا کرده مظنون میشود و وی را دستگیر میکند و در عین حال جسد فرد دیگری که ولگرد ولی با لباسهای عیانی است پیدا میشود...